* یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ

دروغ با خودش دروغ میاره . پشت سر هم با خودش دروغ میاره . اینقدری که عادی میشه گفتنش , راحت میشه مثل خوردن یک لیوان آب .گفتنش ساده میشه . بیشتر از هرکسی و بهتر از هر آدمی میفهمم معنی این جمله رو و متاسفانه باید بگم وقتی می افتی تو یه باتلاق دست و پا زدن و ابراز ندامت کردن که ای کاش اینجا نمی اومدم و چرا این اتفاق افتاد فقط بهت میفهمونه بیشتر فرو میری . پس باید ساکت و آروم  منتظر بمونی تا ببینی تهش چی میشه؟ یا میمری , یا یکی میاد و نجاتت میده . پس صبر کن دختر  ..

*یه نشونه س مثل بازی با اعداد .

9 = 1+5+3

7=1-5+3

(97)

این یعنی  سالم رو با توجه به این آیه عمل کنم . آیه ای که چند کلمه ش همینجوری منو برد تو فکر . آیه ای که به جز این قسمت " اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ " من حتی نمی دونستم مربوط به چه سوره ای هستش . حواست بهم هست درست مثل همیشه .

سوره بقره آیه 153

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۲۲ فروردين ۹۷

    کاش میشد ، کاش میتونستم

    کاش میتونستم فرار کنم از این جایی که هستم ، از مردمش ، از کشورش ، از همه چیز . کاش میشد میرفتم جایی که خودم بودم و چیزایی که دوست دارم ، کسایی که دوس دارم . کاش میشد . کاش میتونستم 

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • پنجشنبه ۱۶ فروردين ۹۷

    ســارانـــگـ ـهیو

    مثل وقتی که لحظه ی آخر بهت میگه عاشقتم و ازت میپرسه که آخرین امید زندگیش اینه حسی که بهت داره رو تو هم به اون داشته باشی , ازت میخواد بهش جواب بدی که تو هم عاشقشی . ازت یه طناب به ظاهر نازک ولی قدرتمند می خواد ولی تو میمونی جوابش رو چی بدی . تو میمونی و اینده ای مبهم که یا میتونه قشنگ باشه یا ترسناک . بهم میگه وقت زیادی نداره پس تو هم وقت زیادی برای جواب دادن نداری. فکر میکنی به اینکه در ازای عشقش قراره چه چیزایی رو به دست بیاری و چه چیزایی رو قراره از دست بدی. بعدش میبینی نمیشه چرتکه انداخت چون احساسات و عواطف عدد نیستن که حساب بشن و سود و منفعت رو واردشون کرد . نگاش میکنی . نگاش میکنی. تو میدونی حال دلت چیه . قلبت چی میگه ولی نا نداری برای پاسخ دادن پس .. چی کار باید کرد؟ اگه انتخابش کنی باید تا تهش بری . تا آخر زندگیت باید باهاش باشی . و اگر انتخابش نکنی باید با حسرتش تا آخر دنیا زندگی کنی . برای یه آدم عادی انتخاب راحته ولی برای من نه. من میدونم چی میخوام و میدونم قلبم چی میگه ولی چرا نه؟! چرا نمیشه؟! چرا  جسمم روحمم رو یاری نمیکنه که زبون باز کنم و بگم قبوله بگم منم حس تو رو دارم و شایدم کمی بیشتر . چرا جسمم سعی میکنه خودشو پنهان کنه؟ تا کی قراره خواسته هام فقط در حد خواسته بمونن ولاغیر؟

    *بلندشو .. ایــرونــا یـپـو .. ایــرونــا

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • دوشنبه ۱۳ فروردين ۹۷

    پنج سانتی متر در ثانیه

    نمی دونم مهمه یا نه ولی وقتی به وبم سر میزنم و میبینم به کامنتی که دادم پاسخ داده شده و اعلانش برام میاد ناخودآگاه یه لبخند قشنگ میزنم . یه لبخند ملیح که قشنگه :) آخه بعضی وقتا یادم میرفت که واسه کدوم وب کامنت گذاشتم و این باعث میشد ناراحت بشم T_T

    + هیچ وقت یادم نمیره بعد از اینکه داشتم با خودم فکر میکردم پنج سانتی متر در ثانیه یعنی چی ,در یک لحظه در ابتدا پاسخم رو بگیرم .

    *5Centimeters Per Second

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • يكشنبه ۱۲ فروردين ۹۷

    مثه یه بچه ی سمج

    مسئله اینجا بود که می دونست غیر ممکنه ولی می خواست انجامش بده ..

    فقط نخواه ..! فقط انجامش بده ..!مثه یه بچه ی لجباز و سمج ..

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • جمعه ۱۰ فروردين ۹۷

    May

    ها ها ها خوشحالم اونم خیلی :))

    ماه می که تولد من توشه , همون اردیبهشت خودمون ^_^ کلی خبرای خوب توشه خداروشکر . حالم خوبه . به قول جونکی :کنچانا کنچانا :))

    بابا حرفای خوبی بهم زد دیشب . شرط و شروط هاش رو آسون تر کرد برام :)) میخوام بشینم درس بخونم ان شاء الله . به قول مامانم گوش شیطون کر :))

    و خب دیگه دیگه :) هاهاهاهاهاهاه ^___^

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • پنجشنبه ۹ فروردين ۹۷

    ساکورا :*

    بهار شده ..

    هشت روزه که بهار شده ولی از بس تو خونه نشستم نمی دونم فرق بهار با زمستون چیه .

    دلم ساکورا می خواد . یه باد آروم . یه روز آفتابی که دونه دونه ابرای سفید قشنگ داره .

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۸ فروردين ۹۷

    خیلی سخته . خیلی ..

    مشکل اینجاس که نه میشه جا زد و نه ادامه داد.

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۸ فروردين ۹۷

    برای صورتی یواش ^_^

    نمیدونم میاد یا نه میبینه یا نه ..

    ولی مهشاد امشب وقتی بعد از چندین وقت پستات رو خوندم و دیدم حال دلت خوبه و چقدر اتفاقات خوب برات افتاده منحنی لبم همش پابرجا بود و لبم سرشار از خنده .. خنده ی قشنگی که تو باعثش هستی .. برات آرزو میکنم مادر بشی به معنای واقعی کلمه .. و برات آرزو میکنم باهم باشید همیشه و حال دلتون در لحظه باهمدیگه خوش باشه ..اینقدر حالم خوبه مهشاد .. نمی دونم چه طور وصف کنم یا بنویسم ..

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۸ فروردين ۹۷

    در آخرین روز زمستان

    بهش گفتم منتظرم بمونه , سعی میکنم بیام . بهم گفت که همیشه منتظرم ولی واقعا تلاش میکنی که بیای؟ یا کلمه تلاش رو در حد حرف میزاری باقی بمونه؟ نگاش کردم. تو جفت چشاش نگاه کردم و سرم رو تکون دادم : می خواهم تلاش کنم .. منتظرم بمون لطفا .

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۸ فروردين ۹۷
    • مینویسم چون شادی عدم غم نیست بلکه کنار آمدن با غم است. مینویسم چون رنج ذات زندگی است .



    Telegram : @rahena1 *
    آرشیو مطالب