۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

آخرین روز بهمن

امروز خوب بود ..باید ثبت بشود در بهمن :)

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • جمعه ۳۰ بهمن ۹۴

    تو متولد دی بودی

    بهمن دارد میرود و من یادم رفته یک ماه از تولد تو گذشته است ..

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • چهارشنبه ۲۸ بهمن ۹۴

    ?Hello, can you hear me

    تاری سوی چشمانم به من فهماند که تو هستی ؛  باید سوی چشمانم را به دو دیده‌‌ی چشمانت خیره کنم ولی من این کار را نکردم و به جایش روبه‌رو را نگاه کردم . نزدیک شدیم اما من از تو دور شدم , نزدیکتر شدی اما من دور شدم از تو , من سوار ماشین "ع" و تو پیاده .. نزدیک شدم و نگاهت نکردم نزدیک تر شدم ولی باز هم نگاهت نکردم .."ع" سلامت کرد و تو را با اقا خطاب کرد .باز هم نگاهت نکردم , رد شدیم باز هم نگاهت نکردم .. حالا من احمقی هستم که پشیمانم ، من باید یه روزی جرعت داشته باشم که به چشمانت نگاه کنم لعنتی؟ مگر نه؟ قرار نیست بعد از هر بار دیدنت خودم را بزنم به کوری و خودم را با حیاترین دختر جهان نشان دهم ..قرار نیست جانان ..

    * Adele -Hello

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • سه شنبه ۲۷ بهمن ۹۴

    بمی قرار نبود اینجوری اینقدر زود بری ..

    به آرشیو بهمن نگاه میکنم ..تنبل تر از قبل شده ام . دیگر انگار نای نوشتن ندارم , قرار نبود بهمن اینگونه باشد قرار بود سراسر از احساس باشد مگر نه *بمی جان ؟

    * همان بهمن شما همین بمی خودم :)

  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • دوشنبه ۲۶ بهمن ۹۴

    بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

    *حافظ

    بلند شدم رفتم در یخچال را باز کردم لاک بنفش را در آوردم و انگشتان دست چپم را یکی در میان لاک زدم . بعد از آن فکر کردم یه چیز دیگر کم است , رفتم سراغ لوازم آریشی مامان و رژ لب صورتی را برداشتم و با وسواس خاصی آن را استفاده کردم بعدش مداد چشم  را برداشتم و زیر چشم هایم را با یک خط مسخره دور زدم که البته بیشتر مرا شبیه به زمانی کرده بود که انگار  بعد از آرایش صورتت را شسته ای و بعد میبینی چشمانت چه افتضاحی شده اند ! موهایم را شانه کردم و یک گیره  سر آبی به موهایم زده ام .. حالا احساس میکنم کمی دختر شده ام ..

    *یادم باشد باید بیشتر به خودم برسم , آفریده شده ام که لطیف باشم که دختر باشم نه مرد , نه خشن و نه بی روح.


  • ۰ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • شنبه ۳ بهمن ۹۴
    • مینویسم چون شادی عدم غم نیست بلکه کنار آمدن با غم است. مینویسم چون رنج ذات زندگی است .



    Telegram : @rahena1 *
    آرشیو مطالب