• تقریبا ده روز دیگه امتحان دارم و چیزی نخوندم این کتاب لعنتی حفظ کردنی زیادی داره و منم خودمو تا خرخره با فیلم و ریلیتی شو خفه کردم :) تو این مواقع پرخوری عصبی میگیرم یا وحشناک فیلم میبینم . شکر خدا الان هردو باهم سراغم اومده :|
  • میخوام برم داروخانه و دوباره از اون قرص های سبز رنگ بگیرم ،حس میکنم بهتر میشم باهاش؛ از لحاظ روحی منظورمه. یکم بی حس و بدون احساس میشم.
  • روزی بابت دوستایی که بیان بهم داده بود حس میکردم خوش شانس ترینم اما این روزا حتی در حد ساده ترین خبر - احوال پرسی ساده- هم ازشون اطلاعی ندارم و فکر میکنم گاهی بی خبری خوش خبریه وقتی طرف مقابلت اینجوری ترجیح میده. 
  • دل کردن از گذشته برام سخته ؛ برای همینم نمیتونم از آرشیو چندین ساله ام دل بکنم وگرنه زودتر کوچ کرده بودم.