بهم میگفت یه وقتایی هنر رها کردن یا از دست دادن یه تلاش سخت و تلخ اما آگاهانه برای حفظ کردن ، برای ساختن و برای رشد دادنه. میگفت بعضی وقت ها برای اینکه حفظش کنی برای اینکه نجاتش بدی باید از دستش بدی ؛ هرچقدر هم که آزارت بده مهم نیست. رهاش کن بره رئیس ؛ رهاش کن چون درد از اینجا به بعد شروع میشه و باید حواست باشه چه طور پیش میری ؛ پارت مهم بازی از نقطه‌ی رها کردن / از دست دادن شروع میشه.