ترس دارم. سرچ میکنم ، ویدیو میبینم ، نکات رو میخونم و سعی میکنم تجسم کنم. هر با که تجسم میکنم با خودم میگم نکنه یه کاری رو یادم بره. نکنه یادم بره راهنما بزنم؟ یا سر تقاطع یه ایست کوتاه داشته باشم؟ نکنه پارک دوبل رو خوب انجام ندم؟ نکنه.. نکنه.. نکنه.. 

صدام میزنه: "خنگول بابا ، اینقدر بزرگ شدی که میخوای گواهینامه بگیری؟ خنگول بابا بزرگ شده دیگه " خندم میگیره و میگم: "نمیخوام" مثلا قهر کردم باهاش و قبلش بهش گفتم دیگه دوست ندارم چون منو مسخره میکنی و خوب برام توضیح نمیدی ، قسمت لوس بودن ماجرا رو بیشتر کردم و گفتم میرم دختر فلانی میشم  چون اون خیلی با حوصله برام توضیح میده .من خیلی میترسم که چیزی یادم بره. اونم دائما میگه که استرس نداشته باش نترس فوقش قبول نمیشی ، خیلی ها اولین بار قبول نمیشن و منم هی میگم نه من رانندگیم خوبه فقط میترسم چیزی یادم بره و شروع میکنم غر زدن. 

وقتی ناراحت میشم برام شعر میخونه ، یا با یه حالت شیرینی منو صدا میزنه و سعی میکنه باهام شوخی کنه. چند دقیقه قبل که داشتم سطر بالا رو مینوشتم صداش از حموم می اومد که میخوند:"دختری دارم شاه نداره.. از خوشگلیش ماه نداره " دوسش دارم. خیلی.

*اگه کسی هست که این متن رو بخونه ، میشه برام دعا کنید که استرس نداشته باشم و بتونم خوب از پسش بربیام؟ میشه؟