وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید
  • Rahena .

° به او گفتم هر اتفاقی که بیفتد آیا هنوز هم مرا دوست خواهد داشت؟ هنوز هم دخترش خواهم بود؟ آیا اندوهش مانع دوست داشتن من میشود؟ نگاهم کرد ، به چشمانم نگاه کرد و گفت" مهم نیست چه اتفاقی بیفتد ، او هنوز هم مرا دوست دارد ، هنوز هم من محبوب او هستم ، هنوزم هم دختر یکی یکدانه ی بابا هستم . گفت ولی تمام خواسته اش این است که همه ی تلاشت را انجام بده فارغ از نتیجه ؛ چیزی که مهم است این است که تمام تلاشت را انجام بدی و شرمنده ی خودت نشوی ، که مستقل بار بیایی که روی پای خودت بایستی و دستت در جیب خودت باشد . هنوز هم میگویم اگر نشد ، فدای سرت ، حتی ذره ای از میزان محبوبیت تو کم نمی شود ولی تلاشت را بکن که فردا روری مدیون خودت نشوی" . باز هم پرسیدم: "یعنی هر اتفاقی بیفته هنوزم منو دوست داری؟ ناراحت نمیشی از دستم؟" جوابش را باز هم تکرار کرد ..

° بین سیل عظیم ناعدالتی ها و بی رحمی هایی که شاید بتوان گفت در طی سال های طولانی و مختلف به سوی زنان روانه میشد ؛ دیدن اینکه پدری دخترش را به سوی مستقل شدن تشویق میکند و او را نهی میکند از سیاست های جامعه ای که علت وجود دختران را ؛ فقط در خدمت کردن به مردان میدانند و مبنای زندگی ؛ ادامه ی زندگی و خوشبختی را "فقط" در ازدواج کردن میدانند ، دیدن مردانی که  راه درستی و حق را پیش میبرند و حامی زنان در راه برابری ارزش آن ها هستند یعنی اینکه هنوز میشود جوانه های امید را کاشت و منتظر ثمره ی آن ها ماند  :)

  • Rahena .

اگه میتونستم آرزو میکردم اگه دوباره به دنیا می اومدم ؛ اینبار انتخابم ژاپن باشه :) زیبایی تمامه این شهر ^-^

کاش میشد ، کاش میتونستم بقیه ی عمرم رو اونجا بگذرونم ..

  • Rahena .

دم همتون گرم :)

نفستون پابرجا باشه و بعد مشکلات و سختی هاتون نور برکت و رحمانیت خدا بپاشه به زندگیتون :) دمتون گرم بابت دعا های قشنگتون ، مهر و محبت بی منت و بی دلیلتون و خوبی وصف نشدنیتون ^-^ الهی که الله نگهدار خودتون و خوبی هاتون باشه که یه وقت تو پیچ و خم روزگار گم نشید :*

  • Rahena .

خدایا دلم بی قراره ، میترسم ،پناه میبرم به مهر بی پایانت ؛ به خیر بگذرون .. خدایا میدونی که بهت ایمان و امید دارم و حتی مطمئنم بهت، میدونی که دلشوره به این معنی نیست که بهت ایمان ندارم نه این فقط یه مکانیسمه و یه قسمتی ازش دست من نیست.

• دکمه ی انتشار رو زدم و صفحه رو بستم ، بعد از چند ساعت مامان صدام زد ؛ گفت میخواد یه خبر خوب بهم بده ، با لبخند قشنگش بهم نگاه کرد و گفت دکتر سی تی اسکن و جواب ازمایش های بابا رو دیده و گفته خداروشکر حالش خوبه و جای نگرانی نیست ولی برای قرص و دارو باید بره پیش متخصص . دلم آروم گرفت ، با صدای آروم که از خوشحالی ناشی از ایمان می اومد گفتم: خداروشکر ، خداروصد هزار مرتبه شکر .. و الان دارم فکر میکنم اعتماد ، ایمان و امید به خدا مزه ش شیرینه ، شیرین تر از عسل و البته که شیرینیش هیچ وقت دلت رو نمیزنه ..  در رابطه با چند خط بالاتر؛ اینو قرار بود ساعت یک و نیم بعد از ظهر ثبت کنم ولی انگار ذخیره شده اما پست نشده ..

  • Rahena .

نمیدونم چند نفر اینجا رو میخونه ، نمیدونم اصلا تعدادشون به انگشتای  دستم میرسه یا نه ؛ ولی از همون چند نفر یا شایدم یه نفر خواهش میکنم اگه شد اگه در توانش بود سر نمازش ، اگرم نه فقط یه دعا کنه ، یه دعای با برکت و عزیز برای پدرم ، برای سلامتیش ، برای برای انتظار انجام یه سی تی اسکن که جوابش به یه تار مو بسته س .. برای اینکه اول کلمه ؛ پیشوند خوش باشه نه بد ، برای کلمه ای که تن آدم رو به لرزه درمیاره ولی خدای من بزرگتر از اونه و امید من به خداست ، به وجود پربرکتش ، امید من، ایمان من فقط به رحمانیت خداست به دست کَرم خدا به عنایت و بخشش خدا . 

یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم .. یا رحمان و یا رحیم ..

خدایا بعد اینهمه باری که اسمت رو با دو صفت عزیز که قرآن باهاش شروع میشه نوشتم ؛ مگه میشه که روتو ازم برگردونی؟ مگه میشه رحمان باشی ولی نبخشی؟! مگه میشه رحیم باشه ولی مهربان نباشی؟! خدایا سپردم به خودت ..

  • ۰ نظر
  • ۲۱ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۰۴
  • Rahena .

این دلبر ها رو دیگه کی میشه دید ؛ به جز این فصل؟ اصلا آدم کیف میکنه بابت این همه رنگ و اینهمه زیبایی ^-^

  • ۰ نظر
  • ۲۱ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۸
  • Rahena .

یادم میاد یه چند باری گفت" ماها خودمون انتخاب میکنیم که غمگین باشیم یا شاد " میدونی هر دوی اونا همیشه هستن و بودن ولی  مثل دو فرشته ای که رو شونه هامون کارهایی که انجام میدیم رو مینویسن که البته اسم فرشته ای که خوبی ها رو مینویسه رقیبه و اسم اونی که بدی ها رو مینویسه عتیده ؛ میدونین این ما هستیم که انتخاب میکنیم بد باشیم یا خوب! که رقیب شروع کنه به نوشتن یا عتید! اینکه بازم ما هستیم که شادی رو انتخاب میکنیم یا غم رو! ولی میخوام بگم تو دلتون کلی بذر امید بکارین ، دونه های کوچیکی که فقط خودتون میبینین! بالاخره یکیش رشد میکنه بزرگ میشه ولی یادتون نره اینقدر دونه بکارید که تو روزهای سخت وقتی یه جوونه سر درآورد یادتون باشه امید نتیجه میده همیشه ، هیچ وقت به امید یه دونه که ۱۰۰ ٪ مطمئن هستین رشد میکنه از کاشتن دونه های دیگه نا امید نشید..

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۵۸
  • Rahena .

? What is the  cost of lies 

Chernobyl

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۹۸ ، ۱۰:۴۲
  • Rahena .

با اینکه فکرشم نمیکردم اینقدر شگفت زده بشم ولی به تماشای سریالی نشستم که گفتن داره رکورد بهترین سریال تاریخ رو از طرف کاربران سایت سینمایی IMDB  میگیره ! رکورد برکینگ بد و گیم اف ترونز و .. و خب باید بگم میخکوب شدم . سریال فوق العاده ای بود و این فوق العاده بودنش فقط به خاطر دردناک بودنشه! چون چیزی رو توصیف میکنه ، حقیقتی که به دردناکی ؛ وحشتناکه . و دیالوگ قشنگی که والری لگاسوف پایان حرف هاش میزنه ..

 Chernobyl

  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۸ ، ۲۳:۱۷
  • Rahena .
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی