۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

این چرخه بی پایان و عبث..!

 مامان اون رو دوست داره ولی اون منو دوست نداره.

من تو رو دوست دارم ولی مامان تو رو دوست نداره.

و من بین تویی که نمیدونم منو دوست داری یا نه و اونی که مامانم دوست داره منو دوست داشته باشه ولی میدونم دوست نداره گیر کردم.

* به قول یکی چرا اینقدر هورمون هام حساس شدن و یاد دوران تینیجریشون افتادن؟ 

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • Rahena .
    • يكشنبه ۱۶ بهمن ۰۱

    نمیدونم

    عادت کردم به اینکه خودمو وادار کنم که هنوز دوست دارم؟ عادت کردم به دوست داشتنت که نمیتونم رهات کنم؟ 

  • ۲ | ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • Rahena .
    • سه شنبه ۱۱ بهمن ۰۱

    it's ok

    حالم بده ؛ نمیدونم چی کار کنم ، حس میکنم نمیتونم درست نفس بکشم. یه چیزی گلوم رو گرفته و نمیتونم نفس بکشم. دلشوره دارم و دوست دارم تمام حال بدم رو بالا بیارم. به خودم میگفتم چیزی نیست. چیزی نیست.. یهو یاد تو افتادم ؛ یاد ویدیویی که ازت دیدم / داشتم ؛ مدام تکرار میکردی که - چیزی نیست ..درست میشه. چیزی نیست گریه نکن.. درست میشه.. -ویدیو رو پلی کردم و با صدای بلند بهش گوش دادم ، ریتم نفس کشیدنم آروم تر شد، ذهنم بازتر شد ، نمیگم حالم کاملا خوب شده.. ولی بهترم.. چقدر خوشحالم که اون ویدیو رو دیدم ؛ که اون ویدیو رو داشتم. کاش تو رو دنیای واقعی هم داشتم ، حداقلش به عنوان یه دوست ..

  • ۳ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • سه شنبه ۴ بهمن ۰۱

    برای تو.. ای یار قدیمی

    من آدم بیخیال شدنم در عین اینکه سخت از عادت هام دست میکشم و رها میکنم ، به این فکر کردم که مامان تو رو دوست نداره و چندین بار به طور واضح به این مسئله اشاره کرده ، فکر میکردم آسونه بگی من این آدم رو میخوام و روش پافشاری کنی ولی نه.. من سختمه.. به علاوه اینکه من و تو به طور واضح نگفتیم از هم خوشمون میاد یا نه. دارم فکر میکنم رهات کنم. مثل تمام رها کردن های قبلی.. دلم نمیخواد بهت فکر کنم. دلم نمیخواد خودمو درگیر کنم ، دوست دارم یکم رها تر بشم و آزادتر فکر کنم.

    با اینکه قبلا آرزو کردین به اون قرص های سبز رنگ احتیاجی پیدا نکنم ولی باید بگم متاسفم.. من بهشون احتیاج دارم و مصرف میکنم. گاهی وقت ها نمیشه ، واقعا چیزا نمیتونن اونجور که باید پیش برن ..

  • ۱ | ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • Rahena .
    • دوشنبه ۳ بهمن ۰۱
    • مینویسم چون شادی عدم غم نیست بلکه کنار آمدن با غم است. مینویسم چون رنج ذات زندگی است .



    Telegram : @rahena1 *
    آرشیو مطالب