حالم بد است این حال را یک احمق عوضی به من واگذار کرده که هیچ وقت نمی بخشمش ,کسی که بهترین دوست من بود ..
- ۰ نظر
- ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۴:۰۴
حالم بد است این حال را یک احمق عوضی به من واگذار کرده که هیچ وقت نمی بخشمش ,کسی که بهترین دوست من بود ..
میشه یه روز عادی کلا به یه روز پر از استرس و ترس تبدیل بشه یعنی این پتانسیل رو داره و من اصلا فکر نمی کردم !
می دانی دست خودم که نیست انگار باید همیشه به تو فکر کنم..
پنج شنبه دیدمش برای آخرین بار در سال نود و چهار
* فاضل نظری
اسفند را باید بگذاریم لای کتاب های شعر تا مثل گل های نرگس خشک بشود در کتاب شعر زندگیمان یا نه باید اسفند را مثل کتاب های مسخره ی چگونه ثروتمند شویم برگه هایش را جدا کرد و با ان شیشه های کثیف خانه را پاک کرد؟ برای من اما اسفند ماه خاصی نبود جز چهارشنبه 19 اسفند . این روزها دارد می گذرد و من فقط میتوانم نگاهشان کنم , من حتی نمی توانم برایشان دست تکان دهم !
از عکس های خنده دار با قیافه های مشنگی تا غذای های سرد با زیرندازی که زمین بود از آب بازی های ما دیوونه ها تا خیس شدن و خشک شدن جلو آفتاب تا خوردن هزار تا چیپس و پفک و آجیل تا خرخره یا از خون دماغ شدن بنده و پشت سر هم عکس گرفتن بچه ها از من ! از کدوما بگم که هرکدوم یه قصه است برا خودش؟ فقط اینکه امروز اردو بودیم خوش گذشت بیشتر از اینکه فکر میکردم خوش گذشت :)
*امروز خوش گذشت یعنی اولش فکر می کردم قرار نیست خوش بگذرد ولی دوستی گفت باید سعی کنی به تو خوش بگذرد و گفت با کسانی باش که به تو خوش بگذرد .. دوستم را دوست دارم :)
باید برای یکی نامه ای بنویسم و هنوز دارم فکر میکنم به کلماتی که در ذهنم هر یک گوشه ای قایم شده اند و زمان میبرد تا پیدایشان و با هر کدامشان پازل های این نامه را کامل کنم ..
*اگه داری این متن رو میخونی منو ببخش ولی زودی نامه رو برات میفرستم :)