وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

The Fault in Our Stars

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۰، ۰۱:۲۴ ب.ظ

یه وقت در گوشم گفت تو میترسی تصویری که ازش تو ذهنت ساختی با واقعیت فرق کنه ، برای همینم همیشه احساساتت رو در نطفه خفه میکنی ؛ تو از واقعیت میترسی . از عدم تطبیق اون چیزی که دوست داری با اون چیزی که واقعا هست. تو دائما فرار میکنی ، تو عاشق تصویر ذهنی‌ای شدی که از آدم ها ساختی و واقعیت مثل یه سیلی سخت تو یه روز برفیه؛ سرد و دردناکه. برای تو عشق ناممکن ترین اتفاقه. دنبالش نگرد ، خاطرش رو نخواه..

  • Rahena .

نظرات (۱)

برام سواله

واقعا میشه نقص‌ها رو دوست داشت؟ چطور ممکنه؟ 

یعنی اگه کسی رو دوست داشته باشی و بدی‌هاش کمتر به چشمت بیان، میشه فرار از واقعیت؟ 

پاسخ:
میشه با نقص ها کنار اومد ،  به شدت دوست داشتن و خود اون آدم داره بستگی داره. گاهی وقت ها بعضی ها اینقدر عزیز و دوست داشتنی هستن که ما چشمامون رو روی اون نقص ها میبندیم ، باهاشون کنار میایم و گاها ممکنه به خاطر اون شخص حتی به اون نقص علاقه مند بشیم ، فقط به خاطر اون شخص!  این حرف برای هر نقصی صدق نمیکنه ولی خب گاها اتفاق می افته.

*قضیه‌ی فرار از واقعیت من اینه: من عاشق تصورات خودم از یه آدم میشم. اینقدر راجع به اون ادم تصور و خیال پردازی میکنم که یهو میبینم چیزی که من ازش تو ذهنم ساختم با چیزی که خود اون شخص هست زمین تا آسمون فرق داره. من عاشق چیزی شدم که خودم ساختم ؛ نه چیزی که اون آدم هست! و اکثر شکست های من از این سرچشمه میگیره :)
امیدوارم که تونسته باشم منظورم رو خوب برسونم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی