و قسم به تو ، به نور ، در دل تاریکی
پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ب.ظ
نشسته ام به انتظار ، من سیاهی میبینم و تو نوری برافراشته ای . من سیاهی میبنم و تو به من نزدیک میشوی ، من سیاهی میبینم و تو کل نور را در برابرم برافروخته ای . دستانت را به روی چشم هایم میکشی و می گویی" من اینجام ، همیشه اینجا هستم ؛ برای دیدنم کافیست چشمانت را باز کنی آن هم با تمام قوا ، آن زمان مرا خواهی یافت در روبه روی خود و نورم همه جا را فرا گرفته است ، چشمانت را باز کن ، چشمان دلت را باز کن ، نور را درون قلبت خواهی یافت ؛ درون خانه ی من ، درون خانه ی تو .."
دوست دارم ثابت جلوی چشم هایم باشد .
- ۹۸/۰۴/۱۳
سلام. این قالب رو خودتون طراحی کردید؟