وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

صداش میزنم مامان خوشگله 💖

شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱ ب.ظ

دیشب در حالی که بغض کرده بود بهم گفت بهم قول بده ، بعدش آروم  _ مثل اکثر اوقاتی که موقع حس گریه کردن چشماش قرمز میشد و سریع پر از حلقه های اشک میشد _ بهم گفت که بعدا همه ی اینا رو بنویسی ، همه ی این اتفاقات رو برام بنویسی ؛ مثل یه داستان کوتاه و بهم بدی بخونمش. نگاش کردم ؛ با خنده به چشمای پر از اشکش نگاه کردم و گفتم اینکه چه حسی رو داشتم و اینکه چه اتفاق هایی افتاده رو برات بنویسم ؟! بعدش خندش با گریه ش قاطی شد و گفت آره ..

  • Rahena .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی