وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

برای دسامبر , به وقت معجزه هایش

چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۲۲ ق.ظ

دیشب , داشتم لابه لای هاردم دنبال چیز های قدیمی تری میگشتم که بعضی از نوشته های قدیمیم رو که به صورت ورد ذخیره کردم رو پیدا کردم , خوندمشون همه رو نه , اما اکثرشون رو خوندم بعدش با هرکدوم آروم اشک ریختم . گرم شدن صورتم رو حس کردم , خواسته و خاطرات چند سال قبل رو به یاد آوردم و اشک ریختم . الان تو چشام داره اشک حلقه میزنه . در این بین یه چیزی رو برای بارها دوباره فهمیدم " همه ی ما آدم ها تنهاییم , و در آخر این تنهایی هم با ما میمیره"

  • Rahena .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی