وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

با حالی اکنده از غم

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۵۳ ب.ظ

• قلبم سنگین میزنه ، درد داره ، نمی تونم کاری کنم .

• از دیروز مامان یکسره داره بهم میگه چته چرا کسلی؟ چرا بی حالی؟ رد میکنم ، انکار میکنم . خودمم نمیدونم چم شده فقط حس میکنم حال خرابم داره نابودم میکنه ..

• ط دسته دار میگفت وقتی یه آدمی که هیچکس رو نداره میمیره دل یه نفر تو دنیا براش میگیره ، بدون اینکه همو بشناسن دلش براش میگیره و ناراحت میشه ، اینجوری خدا کاری میکنه که اون آدمی که دیگه دنیا رو ترک کرده هم کسی رو داشته باشه که به خاطر مرگش براش ناراحت بشه . تفکرش برام جالب بود ، خیلی . حالا که دلم گرفته ، حالا که غمگینم و دلیلش رو نمی دونم دارم به آدمی که فوت شده فکر میکنم . به اینکه مگه مرگش چه جوری بوده که اینقدر دل من براش ناراحته و عزادار؟ 

• مامان خوشگله نگرون حال منه .. بهم میگه بخند و شاد باش ، میگه چون مریض شده دیگه به خدا گفته من بیمه ی بچه هام شدم ؛ مواظبشون باش. بیشتر از خودش اینروزا به فکر منه ..

  • Rahena .

نظرات (۱)

واقعا چه تفکر جالبی.
میگذره، این روزای غمگینم میگذره بالاخره.
پاسخ:
اوهوم .. جالب و غمگین ..
کاش بگذره ، هرچه زودتر ..
* نظر ویرایش شد 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی