وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

تزدیک میشوم کم کم .. به آن روز

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۲۱ ب.ظ

بین خودمان باشد آرزوهایم را همانند فرزندانم دوست دارم , فرزند هایی که هیچ وقت نداشتم اما می دانید خاک کردن فرزند هایتان با دستان خودتان یعنی چه؟ میدانید در نطفه کشتن آرزوهایتان یعنی چه؟ این ها را درک میکنید یا ایها الناس؟ میدانید هر روز تصور اینکه دارم به روز خاک کردن آن ها نزدیک میشوم یعنی چه؟ نه هیچ کدام نمی دانید .. هیچ  کدام.

  • Rahena .

نظرات (۲)

بیا برایت بگویم می دانم ..
من به چشم خودم مرگ ارزو و رویاهام را دیدم ..من این روزها ..دارم می بینم ذره ذره مردن خودم را ...
پاسخ:
آبان
من هنوز مرگشون رو ندیدم ولی همش حس میکنم دارم نزدیک میشم به روز دفنشون دارم نزدیک میشم ..
آبان آبان حالت خوبه ؟ از حال دلت برام بگو ..
*کاش میگفتی درک نمیکنی ..کاش نمیفهمیدی ..اینجوری خیلی بهتر بود آبان
اتفاق هایی که برامون میفته اغلب همون ارزوها خیال ها و فکرامون هستن :)
پاسخ:
میدونی نگین خیال های من رویاهای من اینقدر بزرگ هستند که تا حالا اتفاق نیفتادند ..
و این خیلی بده ؟ هوم ؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی