وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

شرح دادم قصه را و گریستم و او همپای من گریست ..

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ب.ظ

امروز را نشسته بودم و ماه عسل را دیدم مثل تمام روزهایی دیگری که ماه عسل را میدیدم . منتها اولش با خودم گفتم کاش قصه ای که امشب روایت میشود کمی مرا وادار به گریه کند به قول بعضی ها کمی گریه دار باشد . قصه شروع شد و البته روایت و ماجرا چیزی بود که من باور نمی کردم حتی ذهنم به خودش از قبل ها اجازه ی تصور کردن چنین اتفاقاتی را هم نداده بود ..لحظه هایی که پرستو صالحی صحبت میکرد لحظه هایی که اشک میریخت با او گریستم و این درد ها را تجسم کردم و بعد گریستم .. آمدم پایین برای او قضیه را شرح دادم به قسمت حساس که رسیدم بغض کردم و اضافه های بغضم از چشمانم چکید مامان با من گریست , گریست و من گریستم ادامه دادم باز هم گریستم و او همپای من ..

*میدانید گاهی ادم ها را نمی توان حتی صد درصد شناخت گاهی ان ها غم دارند غم های عظیم و دردناک گاهی رخ داد هایی برای آن ها وقوع میدهد که ما نمی توانیم از عهده ی تجسم کردن آن ها بربیاییم .. برای پرستو ی صالحی آروزی بهترینا ها را میکنم. او غم دیده ..و این غمناک است.بیاید قضاوت نکنیم چیزی که دارد ما را به نابودی میکشد ..

** نظرات را باز می گذارم ..برای همیشه شاید !

*** شدیدا بابت اشتباهات تایپی پوزش می خواهم !

  • Rahena .

نظرات (۴)

من نتونستم امشب ببینم ولی شنیدم که خیلی قشنگ و تاثیرگذار بوده...
پاسخ:
آره حتما ببین تکرارشو خیلی خوب بود.. 
شنبه ساعت هفت و نیم یا هشت تکرارشو میده ☺
  • بهار پاتریکیان D:
  • ایولللللللل ، نظرات بازههههههههه ^.^
    پاسخ:
    فکرشم نمی کردم کسی از باز بودن نظرات وبم شاد بشه!
    این خیلی خوبه ^_^
  • آقای سر به هوا ...
  • من تو مغازه مبل فروشی بودم فروشنده با گریه به من توضیح میداد ...
    پاسخ:
    فارق از تمام قضاوت ها و نظرات بعضی ها من غم خانم صالحی رو خیلی دردناک تر از این حرف ها تصور می کنم ..
    ما مردم خیلی دلسوزی هستیم بدون اینکه بدونیم ..
  • نیمه سیب سقراطی
  • اووووم ... منم یه وقتا به یه محرک برای گریه کردن نیاز دارم .... انگار گریه وجودم میاد پایین ! هر چند خیلی سخت گریه میکنم و این کارو سخت میکنه ...
    پاسخ:
    اره واقعا یه وقتایی بدجور نیاز داریم ..
    اما من خوب گریه میکنم برای مسایل بی خودی ..

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

    یکی درد و یکی درمان پسندد
    یک وصل و یکی هجران پسندد

    من از درمان و درد و وصل و هجران
    پسندم آنچه را جانان پسندد


    Telegram : @rahena1 *

    بایگانی