وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

مینویسم شاید برای ربع قرن باقیمانده ..

سلام خوش آمدید

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

آمده ام بگویم چند هفته ی دیگر وقت هست تا یک معجزه رخ بدهد و اگر رخ دهد من ایمان می آورم ..

من ابلهی هستم که جز با دیدن معجزه ایمان نمی آورد ..می شود یکی از اعماق وجودش برای من دعا کند ؟ چرا دعای دیگران برای من گیرا نیست ؟

  • Rahena .

روز های رسیدن به مرگ نزدیک ِ ..

بلند شو باید لباس های جدیدی بپوشی ..بلند شو ..

  • Rahena .

حواست نبود وقتی در اوج گرما من تو را دید میزدم , وقتی که آخرین نفر سوار میشدی و من همیشه قبل از یکی مانده به آخر که تو باشی سوار میشدم! که رد نگاهت دنبال من باشد؟ نه که من احمق ترین بودم و به خاطر تو بود که این دفعه به عنوان اخرین نفر شناخته نمی شدم و تو بدون اتکه بدانی با من مهربان بودی ..

  • Rahena .

امتحان را خوب دادم ,آمدم خانه به بابا گفتم امتحان را خوب دادم خیلی خوب بود آخه خیلی خوب خوندم ولی یه خورده کم وقت اوردم ..بابا آمد جلو سرم را با دست هایش گرفت و پیشانی ام را بوسید .مامان میگوید وقتی به دنیا امده بودم بابا وقتی من را دیده ,وقتی برای اولین بار دخترش را دید پیشانی ام را بوسید .

  • Rahena .
وقتی صدای نوشته ها بلند می شود

یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد


Telegram : @rahena1 *

بایگانی