من بدم ، یه بچه ی احمق . اگه مراقبش بودم ، اگه نمیذاشتم کار کنه و به خودش فشار بیاره حتما الان لازم نبود تا تهران بره. حتما جای عملش ورم نمیکرد. نا آرومم. حالم بده ولی نمیتونم گریه کنم اما لبریزم . الان تو چشام حلقه های اشک جمع شدن ولی پایین نمیان. خدایا غلط کردم .. غلط کردم ..غلط کردم ..میشه حواست به مامانم باشه ؟ میشه سالم بهم برش گردنی؟ میشه حالشو خوب کنی؟ خدایا مادرم همه ی هستی منه ، خدایا همه چیزو سپردم دستت خودت . هواشو داشته باش . کمکش کن. دکترش گفته باید بره تهران اون قسمتی که ورم کرده و اب آورده رو خالی کنن و زیاد طول نمیکشه ، گفتن مشکلی نیست ، ولی من نگرونم و جز خودت به هیچکسی باور ندارم .. یا رحیم و یا کریم میشه حواست به مامانم باشه ؟ 

#میتونم ازتون خواهش کنم یا حتی میتونم التماستونم بکنم ، فقط برای مامانم دعا کنید ، منو لعن کنید اما برای مادرم فقط دعا کنید که خوب بشه؟ میشه خواهش کنم؟ التماس کنم؟