می خوام یه اعترافی کنم ، من هیچ وقت دلیل اینکه چرا آدم ها باید ازدواج کنند رو نفهمیدم . میدونین همیشه به این فکر میکردم که یه پرسه س که باید حتما انجام بشه مثلا مثل خوابیدن ، یعنی خب باید حتما شب ها بخوابی . ولی تفاوت خواب با ازدواج اینکه که دلیل برای ازدواج کردن پیدا نکردم  اما خب خواب یه اجبار مفیده یه الزامه . به جیم گفتم خب آدما ازدواج میکنن که چی بشه؟ ببین ام منظورم اینه دلیل ازدواج چیه؟ من میدونم ، وقتی رفتم مدرسه قرار بود بهم یاد بدن که بتونم بخونم و بهتر بفهمم اما ازدواج چی؟ من نمی تونم تصور کنم بقیه ی عمرت رو با آدمی بگذرونی که غریبه س یعنی اووووم نمی دونم.. سخته .. . بهم نگاه کرد و گفت همه ی آدم ها با هم غریبه ن اما بعدا بهم نزدیک میشن خب این چه حرفیه؟! ادامه ی حرف هام رو نگفتم . چون منظورم رو نتونستم درست براش بیان کنم .

پووووف عجب مسئله ی پیچیده ای ..