قبل تر ها ، زمانی که هنوز خیلی مانده بود به هیجده سالگی ؛ دوست داشتم سریعا بزرگ شوم برای من عدد هیجده عجیب بود . از نظر من کسی که به این سن میرسید حتما آدم کاملی بود . مثلا اینکه رفتارش طرز فکرش زندگی کردنش تصمیم هایش روابطش و حتی ادم های اطرافش هم بزرگ و خوب هستند ، اما مسئله اینجا بود که من به هیجده رسیدم ولی هیچ اتفاقی نیفتد ! هیجده  حتی شباهتی هم به آن چیزی که در تصور من بود نداشت. حالا اما هیجده تمام شده ، شش روز دیگر میشود ۴ ماه که وارد نوزده سالگی شده ام . چیزی که فهمیدم این است که زمان هیچگاه دقت کنید هیچگاه ما را تغییر نمیدهد بلکه فقط به ما فرصت میدهد که خودمان تغییر را بشناسیم و اینکه خودمان انتخاب کنیم که تغییر کنیم یا نه .

* تو با خود توام من متنفرم ازاینکه بهم بگن شبیه تو ام ! چون نمی خوام باشم و نمیشم . من خودمم اگه قرار بود شبیه تو باشم لازم نبود به دنیا بیام! تو کافی بودی! دنیا به کپی احتیاجی نداره "پ"