*میگفت عشق اهل در بند کشیدن نیست . بزار رها باشه . رها بشه . رهای رها .

من موندم و حرفی که گفت , من اهلش نبودم , هیچ وقت اهل عشق نبودم با این که ازش حرف میزنم ولی اهلش نبودم. با این که مثل یه عاشق مینویسم اما اهلش نبودم . نگاش کردم گفتم : میدونی اهلش نیستم ؟ میدونی و داری نصیحت میکنی؟ پند میدی ؟ ریز خندید و گفت : اهلش نیستی ولی جوری مینویسی که انگار عشق از تو زاده شده . نگرد دنبالش که بسازی یدونه رو اونم با چه سختی! صبر کن براش به وقتش و ارام پیش برو . خودت رو بساز عشق سر و کلش پیدا میشه . خودت رو بساز که عشق خودش میاد . خودت رو واسه خودت بساز! نه واسه عشق! اینجوری حتی پس از اینکه عشق با شکست رو به شد تو خودتو داری! اما اگه بعد ساختن عشق شروع کنی که خودت طبق عشقی که ساختی بسازی بعد تموم شدن عشق خودتم تموم میشی دختر . خودت رو طبق چیزی که " خودت " دوس داری بساز . اما یادت باشه  بی پروا باش . عشق اهل در بند کشیدن نیست دختر ..